شب یلدا؛ نماد قصه گویی
تاریخ انتشار: ۳۰ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۶۷۱۰۳۸
فرانک حیاتی قصه گوی بزرگسال (گروه سنی ج و د) در خصوص قصه گویی در شب یلدا گفت: یلدا نماد قصه گویی برای ما ایرانیان است و قصه گویی در این شب از برنامههای زیبا و عالی فرهنگی است و در واقع ارزش فرهنگی محسوب میشود، در این شب معمولا پدر بزرگ و مادربزرگ قصه میگویند.
به گفته حیاتی، متاسفانه این روزها به دلیل اینکه همگی مشغول فضای مجازی هستیم و دچار روزمرگی زندگی شده ایم قصه گویی کمرنگ شده و شیوهی زندگی در حال تغییر است، اما چه خوب است به خودمان بیاییم و دوباره این رسم و رسومها را زنده کنیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او میگوید: قصه گویی با پیشینهی ما ارتباط تنگانگی دارد، تاریخی شفاهی ایرانیان از قدیم الایام تا زمان حال، سینه به سینه و نسل به نسل به ما رسیده است، قصهها روایتگر افسانه ها، حکایتهای پر از اسطوره، و پهلوان، اتفاقات پر از هیجان هستند.
وی افزود: در این شب، قصه گویی اهمییت زیادی دارد با قصه گویی احساسها و اندیشهها به یکدیگر نزدیک میشوند، کنار یکدیگر بودنها و کنار هم نشستنها دلها را گرم میکند، حس زندگی جریان زیبایی پیدا میکند.
به گفته این قصه گو، در میان این با قصهها، فرهنگ اجتماعی، دینی، اخلاقی از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود، این فرهنگها بسیار موثر هستند در واقع هویت بخش هستند و ما را در مقابل حوادث تاریخی و نگه میدارند.
حیاتی گفت: قدیم ترها شب نشینی بود و یلدا فینال شب نشینیها و هر کس که قصهی قشنگی داشت در آن شب میتوانست قصه بگوید و ما چه قدر مشتاق بودیم برای شنیدن قصهها و آن اشتیاق باعث شد که قصه گو شوم.
او میگوید: قصهها هیچ وقت تاریخ انقضا ندارند و در هر زمانی کارهای خوب مثل ایثار، کمک کردن به دیگران، راستگویی مصداق اخلاق خوب بوده و در حال حاضر هم در قصه هایمان اگر این مصادیق را داشته باشیم خوب است، دروغگویی، غیبت، تهمت، ظلم کردن فطرتا بد بوده است و در این زمان هم بد است.
این قصه گو گفت: کودکان از قصهها یاد میگیرند و خود را جای شخصیتهای آن قصه قرار میدهند در نتیجه خیلی راحت از این طریق درسهای بزرگی به کودکان یاد داده میشود و فرهنگها بدین روش منتقل میشود.
وی افزود: کودکان با شنیدن قصه خود را به جای شخصیتهای مثبت آن داستان قرار داده و دوست دارند حرف ها، رفتارها آن را تکرار کنند، به همین سبب ویژگی شخصیت خوب قصه در آنها نهادینه شده و بدین شکل فرهنگهای مختلف انتقال داده میشود.
حیاتی گفت: با خواندن قصههای قرانی برای کودکان، کودک صبر و شکیبایی، محبت، ایثار و شجاعت را آموزش میبیند، همچنین قصه باعث رشد عاطفی و هیجانی کودکان میشود، قصههایی که برای کودکان خوانده میشود باید محتوای آنها از درجه ارزشمندی و اعتبار برخوردار باشد، قصههای خوب خود به خود در ذهن و جان آنها قرار میگیرد و زمین های برای انتقال مفاهیم ارزشمند به کودکان محسوب میشود
او میگوید: پیشینهی قصه گویی در ایران به گفته بزرگان و پژوهشگرانی که در این زمینه فعالیت دارند به زمان باستان برمی گردد، قصه گویی قدیمیترین شکل ادبیات است، هزاران سال قبل به دیوار غارها نقاشیهایی کشیدند و این ثبت لحظاتی از یک شکار به نظر خودشان از دلاوری و شجاعتشان بوده است.
حیاتی گفت: برای ثبت قصه خودشان آن را روی دیوار غاری کشیده و شرح دلاوریهای قومی، ماجرای قهرمانان و پهلوانان قبل از ثبت شدن و نوشتن توسط قصه گوها بیان میشد و در طول تاریخ، در هر عصری قصه گوهایی بودند تا این فرهنگ را منتقل کنند.
این قصه گو گفت: اثر تربیتی قصه گویی زمانی است که خانوادهها جمع میشوند و قصهای که توسط بزرگتر گفته میشود و آن را گوش میدهند، باعث همدلی بین خانواده، احترام به بزرگتر، گوش دادن و سکوت کردن در زمان گفتن قصه میشود.
حیاتی گفت: همچنین برای کودکان ایجاد هیجان، امکان تخیل پردازی، درک فرهنگ ها، تقویت مهارتهای شنیداری و قوه تخیل، تمرکز و تقویت حافظه، افزایش دایره لغات کودکان، آشنایی با تجربههای جدید، کمک به کودک در مواجه با مشکلات از مزایای و تاثیر قصه گویی بر کودکان است.
او میگوید: ما ایرانیها باید به خود ببالیم که شب یلدایی داریم و رسمی که در این شب قصه بگوییم تا این قصهها همیشه در جریان زندگی همه نسلها ساری و جاری باشد.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری ادبیاتمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: شب یلدا قصه گویی او می گوید حیاتی گفت قصه گویی فرهنگ ها قصه ها قصه گو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۶۷۱۰۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خانه موزهای در تهران که نماد عقل و عشق است
عصا، عبا، سجاده و کتابخانه کنار هم هستند سجاده بعد از 45 سال همچنان باز است و منتظر است روزی استاد برگردد تا عاشقانهترین نمازها را تجربه کند. کتابخانه استاد همچنان پر از کتاب است. چه ترکیب قشنگی از عقل و عشق، کتاب و تفکر، تهجد و عشق.
به گزارش ایسنا، در حیاط خانه مرسدس بنز ۲۳۰S سبز رنگ مدل ۱۹۶۶ شهید مطهری در سایه کاج بلند خیابان شهید کلاهدوز پشت دیوار آجری به خواب عمیق فرو رفته است. این ماشین از ادریبهشت 1358 دیگر روشن نشده است. شاید باور نکنید ماشینها و همه اشیا میتوانند مانند همه انسانها داستانی داشته باشند که شاید قلمی بخواهد روایتشان کند. یک ماشین میتوانند در دل حوادث تاریخی نقش آفرینی کند و همان مدل ماشین میتواند آروزهای یک خانواده را به دره ببرد. ماشین بنزی که در حیاط خیابان شریعتی، خیابان کلاهدوز (دولت)، نبش کوچه صدرا به خواب طولانی رفته است ماشین بنزی است که در زمره نخستین تولیدات S کلاس مرسدس است. آن شهید این خودرو را هفت سال قبل از شهادتش در تاریخ ۲/۳/۱۳۵۱ از شخصی به نام آقای ابراهیم زین العابدینی ساکن یوسف آباد تهران خریداری کرده است.
البته از این ماشین روایت جالب و درس آموزی هم وجود دارد که نشان دهنده سبک زندگی استاد است. نخستین روایت برمیگردد به آستانه پیروزی انقلاب در سال 1357 که شهید مطهری برای سخنرانی قصد داشت به دانشگاه تهران برود این ماشین، همان ماشینی است در خاطرات شهید مطهری آمده است و به نوعی نشان دهنده سبک زندگی استاد است. آنروزها برعکس امروز، دانشجویان به ساده زیستی افراطی تمایل داشتند و حسایست آنان نسبت به روحانیون بیشتر از دیگران بود.
علامه مطهری به همراه علی مطهری و عی لاریجانی با ماشین بنز استاد، ایشان را به دانشگاه صنعتی شریف بردند. این در حالی بود برخی اعتراضها نسبت به اینکه چرا استاد مطهری ماشین بنز دارد شنیده میشد. دم در دانشگاه که رسیدند، یکی از افراد همراه، به ایشان پیشنهاد کرده بودند که از ماشین پیاده شوند و بقیه راه را پیاده بروند. تا یک موقع ماشین ایشان را نبینند که جوّی علیه ایشان درست شود. علامه با این پیشنهاد مخالفت کردند بلکه خواستند با ماشین تا جلوی در سالن بروند. تا تظاهر به ریا نشود و همانگونه هست جلوه کند.
همانطور که روایت ماشین از ذهنم گذشت ماشین را رها میکنم تا خواب دیرین 45 سالهاش آشفته نشود. از سنگفرش حیاط وارد خانهای میشوم که در سکوت بهاری آفتاب نیمروزی خاطراتش را مرور میکند.
این خانه روزگاری محل رفت و آمد چهرههای نام آشنایی بودند که در اوراق تاریخ نام بلندی دارند. بزرگانی مانند رهبر معظم انقلاب، آیتالله طالقانی، آیتالله هاشمی رفسنجانی، دکتر علی شریعتی و بسیاری از روحانیون و شخصیتهای دیگر.
خانه در دو طبقه بنا شده است که در طبقه اول دستنوشتهها و وسایل شخصی شهید مطهری و در طبقه دوم کتابهای آن شهید به نمایش درآمده است. طبقه پایین شامل یک حال و پذیرایی بزرگ است که پس از بازسازی حالت نگارخانه گرفته است. نشان از خانه روحانی ندارد. اما برای اینکه زندگی استاد با تصاویر و وسایل به تصویر کشیده شود چارهای به بازسازی نبود. عکسهایی که از استاد در خانه و موزه نصب شده است بیش از دیگر عکسهای استاد، عکس علامه طباطبایی و حضرت امام چشمنوازی میکند.
به گفته علی مطهری بسیاری از کتاب شهید مطهری در طبقه دوم نوشته شده است. کتابهای «نظام حقوق زن در اسلام»، «مساله حجاب»، «علل گرایش به مادیگری» و «امدادهای غیبی در زندگی بشر» جزو این آثار است. طبقه دوم شامل راهرویی است که به دو اتاق منحصر میشود اتاق مطالعه پنجره بزرگ رو به خیابان و پشت به خیابان دارد. نور به راحتی به خانه روشنی میبخشد. در گوشه اتاق تخت با روکش قدیمی میتوان دید که بازدیدکنندگان را یاد خانه هر پدربزرگ و مادربزرگ میاندازد. عصا، عبا، سجاده و کتابخانه کنار هم هستند سجاده بعد از 45 سال همچنان باز است و منتظر است روزی استاد برگردد تا عاشقانهترین نمازها را تجربه کند. کتابخانه استاد همچنان پر از کتاب است. از تفسیر کبیر قرآن گرفته تا مجموعه رسایل فلسفی ملاصدرا. چه ترکیب قشنگی از عقل و عشق، کتاب و تفکر، تهجد و عشق. خدایا به ینگونه معرفتها برکت عطا کن. استاد جمع عقل و عشق بود. این عشق زمین و الهی نداشت و به صورت توامان بود. یادی از گفتگوی که همسر استاد با یکی از خبرنگاران کرده است می افتم که در این گفتوگو گفته است. به من همیشه احترام می گذاشتند.یادم می آید یکبار به اصفهان رفته بودم وقتی برگشتم نیمههای شب بود. ایشان بیدار مانده بود تا از من استقبال کند. میوه و چای آماده کرده بود و ناراحت بود که چرا بچهها بیدار نمانده اند تا از مادرشان استقبال کنند. بسیار مهربان بودند و احترام می گذاشتند. در مدت 26 سالی که با ایشان زندگی کردم همیشه با یک حالت تواضع و آرامش با من رفتار می کردند. یادم نمیآید که از ایشان هیچ گاه رنجی دیده باشم. بسیار با گذشت و مهربان بودند و به راحتی من و بچهها اهمیت می دادند..
با خود میپرسم مگر مرد خدا میتواند چیزی غیر از این باشد نگفتهاند مردان خدا شیران روز و پارسیان شباند. یکی از دوستان شهید مطهری درباره ایشان میگوید: از ویژگیهای آن مرحوم، تقید و علاقه فراوان ایشان بود به ذکر و دعا و بیداری شب. به یاد دارم که در همان اوایل آشنایی ما با یکدیگر، او به نماز شب مقید بود و مرا نیز بدان امر می کرد و من به بهانه اینکه آب حوض مدرسه شور و کثیف و برای چشمانم مضرّ است از آن شانه خالی میکردم، تا اینکه شبی در خواب دیدم که در خواب هستم و مردی مرا بیدار کرد و گفت: من «عثمان بن حنیف» نماینده حضرت امیرالمؤمین علی علیه السلام می باشم، آن حضرت به تو دستور داده اند به پاخیز و نماز شب به پادار و این نامه را نیز آن حضرت برای تو فرستاده اند.
در آن نامه با آن حجم کوچکی که داشت با خط سبز روشن نوشته شده بود: «هذه برائة لک من النّار»؛ این برای تو وسیله رهایی از آتش دوزخ است. من در عالم خواب با توجه به فاصله زمانی دوران حضرت علی علیه السلام با زمان ما، متحیر نشسته بودم که در همان حالت تحیر، مرحوم آیت اللّه مطهری مرا از خواب بیدار کرد و در حالی که ظرف آبی در دست داشت گفت: این آب را از رودخانه تهیه کرده ام، برخیز و نماز شب بخوان و بهانه مجوی.
ایوان دلگشا خانه دلبری میکند و مشرف به حیاط و درخت کاج است که پرندگان گوناگون را میزبانی میکند و شاید پس از اندیشهای طولانی و فلسفی ویا غم روزگار خوردن در ایوان مشرف به درخت کاج گیر و سنگفرش و هوای تازه نعمتی باشد.
اما این مرد عشق و عقل در شامگاه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۸ و پس از خروج از خانۀ دکتر یدالله سحابی، توسط محمد علی بصیری عضو گروه فرقان از فاصله حدود دو متری با سلاح رولور به شهادت رسید. تا مصداق این آیه سوره آل عمران شود که خداوند درباره شهدا میفرماید؟ وَلاَتَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَ َتَا بَلْ أَحْیَآءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُون ای پیامبر! هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زندهاند و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند.
انتهای پیام